ماجراهای من :)

أنا لا أشعر بالملل Narges  Banoo
Narges Banoo چهارشنبه, ۲۷ دی ۱۴۰۲، ۰۷:۴۶ ق.ظ

أنا لا أشعر بالملل

حالم خوش نیس از درون انگار ساختمان آجر آجر شده سرم درد داره دلم میخواد بخوابم ولی خوابم نمی بره دلم میخواد داد بزنم جیغ بزنم اما اونقدر جون ندارم دلم میخواد یه مدت از همه دور بشم یه مدت هیچکسو نبینم یه مدت برم جایی که هیچکی دستش بم نمیرسه اما جایی رو سراغ ندارم من بچه نیستم این حرفا زاده ذهن یه نوجوون بی دغدغه و بیکار نیست چرا هیچکس منو نمی‌فهمه منم آدمم هرچقدر بچه باشم بازم آدمم درد و خوب میفهمم اما شادی رو نه دردو تو انشا خوب تعریف میکنم چون برام کلمه آشنائیه ولی شاد بودن و نه دلم یه تنوع میخواد اما میدونم انقدر عادت به یکنواختی کردم که با تنوع اعصابم بیشتر بهم میریزه دلم توجه میخواد اما کسی نیس توجه کنه دلم محبت میخواد کسی نیس محبت کمه دلم داره میترکه کسی آرومم کنه دارم اشک میریزم کسی نیس اصن بگه چرا از بغض دارم خفه میشم

قلبم درد میکنه چشام درد میکنه سرم میکنه 

تازگیا فهمیدم اون حالتای من تو گریه کردن حمله عصبی بوده 🙂

در کل وضعیت قشنگی نیس:)

هرچی بزرگتر میشم بیشتر به این نتیجه میرسم من هیچکسو جز خدا ندارم 

Last Comments :
۰ عدد دیدگاه تا کنون ثبت شده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Made By Farhan TempNO.7