...
خب بنده دارم خوش میگذرانم و همچنان وضعیت تق و لقی دارم
باید تلاش های خود را جهت شکست دیو کنکوری انجام دهم و حداقل در زمینه معدل پایه دوازدهم تلاش خود را بکنم و...
تو این بنایی درس خوندن عالیه
من میتونم زبونمو کنترل کنم مشکل نگاه کردنمه
بعد دو ماه من اومدم شاید یک ماه!
بنده امسال دوازدهمم ولی خب هیچ گونه اثری از کنکوری بودن در من مشاهده نمیشه و خانواده هم همکاری لازم رو ندارن!
امتحانای نوبت اول شروع شده و امروز که تعطیلیم امتحانش افتاد آخرین امتحان و الان واسه سلامت می خونم
آسونارو گذاشتن اول سختا واسه هفته ای که بی کلاسیم
من که خبر خاصی ندارم جز اینکه باشگاه ثبت نام کردم تا خیلی تو خونه نباشم همش ولی خب امشب سرده نمیشه رفت
همیشه تو سرما یاد باشگاه رفتن میافتم😂
چه خبر؟خوبین؟
شد این یک بار ضدحال نزنه؟😐
#سربلند
یک روز به سرم زد به خواهرم سر بزنم.
جلوی خانه اش دیدم یک جوان ریشوی علیه السلام می پلکد.
موتور را گذاشتم روی جک و رفتم جلو.
خواهرم رسید و من را به او معرفی کرد.
باهم سلام علیکی کردیم.
پشت سرش پدر و مادرش بیرون آمدند و رفتند.
فضولی ام گل کرد:(کی بودن؟)
- اومده بودن خواستگاری زهرا.
- این پسره؟!...زهرا؟!
توی کتم نرفت.
نه هیکل داشت، نه سر و رو ، نه تیپ.
باورم نمی شد از خواهرزاده ام بله بگیرد.
زهرا خیلی سرتر بود.
این وصلت را حماقت محض می دانستم.
گذشت تا شب عقدشان.
دیدم اصلاً اهل رقصیدن نیست، نچسب است، کناره می گیرد.
توی دلم گفتم که این هم نان و کره خور است، بلد نیست بیاید در جمع جوان ها و خودش را با ما وفق دهد.
و منی که سردرگمم